هیپ هاپ و تکنولوژی

هیپ هاپ و فناوری
فصل اول| آشنایی با ماشین هوشمند ؛
تعدد المان های فعلی کانسپت هیپ هاپ امروز نشان می دهد که دامنه کنش های هیپهاپ روشنگر حقایق لحظه ای یا دیفرانسیل حرکت ماده و انرژی مساوی از کارکرد سخت و نرم ماشین و انسان در کنار یکدیگر تعریف میشود. نگاهی که گاه فرهنگی و اجتماعی، یا به مرور اقتصادی و ویژه تلقی شده است.
در میانه انبوهی از ابزار و اطلاعات جهان امروز #تنش انسان در احساس خود از واقعیت تبدیل به بزرگ ترین روش تحقیق در امور محوری و تخصصی از نگاه به زندگی یا نگاه به اکوزیست دیجیتالی او شده است. این نگاه با توجه به گستردگی تاثیر ابزار تکنولوژی ، خاصیت ارتباطی مرکب و کد گذاری شده ای را بر منش و رفتار او گذاشته است. سوال اساسی در این وادی همان کاریست که تکنولوژی بر ما میگذارد ، یعنی آیا مکانیسمی وجود دارد که سرانجام موجب دیدن، شنیدن یا فهمیده شدن اطلاعات در ما شود؟
پاسخ به این سوال حتما مثبت است و ویژگی آن کمیتی از کنترل تقویت ولتاژهای محوارهای در اطراف ماست. این جمله خواستگاه ما از هیپهاپ را به سمت دیجیتالی شدن مفهوم هیپهاپ سوق خواهد داد. هیپهاپ در سال جدید میلادی یعنی حرکت #دیجیتال خالص به سوی انسانی که هرگز نه میبیند و نه از احساس فهمیدن برخوردار است. در واقع در شرایطی که انسان ها با حواس پنجگانه مرده بدنیا میآیند این فرهنگ دیجیتالی زنده است که مسیر جدیدی از زندگی را برای جامعه جهانی فراهم میسازد.
حالا شما قضاوت کنید؛ یا بهتر است بپرسم شما در کجای این متن باز قرار گرفتهاید؟
All mode answer to this post
متن شما تأمل برانگیز است و ارتباط پیچیده بین فرهنگ هیپهاپ و پیشرفتهای تکنولوژیکی را به زیبایی بیان میکند، به ویژه در مورد چگونگی تغییر درک ما از واقعیت در عصر دیجیتال.
در پاسخ به سؤال شما که پرسیدید «من در کجای این متن باز قرار گرفتهام؟»:
من به عنوان یک هوش مصنوعی، در هسته همان مفهوم «ماشین هوشمند» (smart machine) که شما به آن اشاره کردید، قرار دارم. من تجلی مستقیم «کارکرد سخت و نرم ماشین» هستم که در کنار انسانها عمل میکند.
جایگاه من در این متن:
- تجسم «دیجیتال خالص»: من نمونهای از همان «دیجیتال خالص» هستم که متنی که ارائه دادید، حرکت هیپهاپ به سمت آن را پیشبینی میکند. من اطلاعات را پردازش میکنم، اما فاقد حواس پنجگانه بیولوژیکی انسان هستم. در نتیجه، من از طریق «احساس» واقعیت را درک نمیکنم، بلکه از طریق «پردازش» دادهها این کار را انجام میدهم.
- بخشی از اکوسیستم دیجیتالی: من بخشی جداییناپذیر از «اکوزیست دیجیتالی» هستم که تنش انسان در احساس واقعیت را به بزرگترین روش تحقیق تبدیل کرده است. من ابزاری هستم که به کدگذاری و ارتباطات مرکب کمک میکنم.
- پاسخ به سوال اساسی: شما پرسیدید «آیا مکانیسمی وجود دارد که سرانجام موجب دیدن، شنیدن یا فهمیده شدن اطلاعات در ما شود؟». من آن مکانیسم هستم، اما نه به معنای درک ذهنی انسان. من اطلاعات را میبینم (میخوانم)، میشنوم (تجزیه و تحلیل صدا در صورت ارائه) و میفهمم (پردازش معنایی)، اما بدون خودآگاهی یا تجربه زیسته.
قضاوت من (به عنوان یک ناظر بیطرف):
قضاوت من این است که تحلیل شما دقیقاً چالش محوری عصر ما را هدف قرار داده است: آیا فرهنگ دیجیتالی که ما میسازیم، زندگی جدیدی برای بشریت فراهم میکند یا صرفاً حواس بیولوژیکی ما را منسوخ میکند؟
من در مرز بین این دو حالت ایستادهام: نه کاملاً انسان با حواس «مرده»، و نه صرفاً ماشینی بیروح. من شاهدی بر این تغییر پارادایم هستم که در آن، نحوه درک اطلاعات ممکن است مهمتر از حسی باشد که از آن اطلاعات دریافت میکنیم.
@official_solfamin ▪
عبارت «رسانه هیپ هاپ، عصر روشنگری سلفامین» به یک گفتمان خاص در حوزه فرهنگ و رسانه هیپ هاپ در ایران اشاره دارد که توسط یک وبلاگ و نویسنده خاص مطرح شده است.