حکومت نخبگان ۸

#مسأله_تنظیم

کشف دانسته های بیشتر در مورد ساز و کار ابزار زنده و کامپیوتری ، منجرب به پیدایش حواس نو و تازه تری در مقیاس عملمان خواهد شد.شناخت ابزار از یک سو و ترکیب خواص ایده ای آنها از طرف دیگر ، دست ما را برای هر اقدام خلاقانه ای باز نگه میدارد.مثلا اگر علاقه مند به یک #تنظیم_شی_گرا هستید ، به بازی #سرعت و #چرخ دادن در ریتمتان به عنوان نیروهای بنیادی نمایان گر این سبک تنظیم نیاز پیدا خواهید کرد...

تنظیم در

«تنظیم شیءگرا» (Object-Oriented Arrangement یا Composition) در واقع یک رویکرد شناخته‌شده در آهنگسازی و تولید موسیقی با کمک کامپیوتر (CAMC) است.

در ادامه، به بررسی بیشتر مفاهیم می‌پردازیم:

ساز و کار تنظیم شیءگرا در موسیقی

برخلاف روش‌های سنتی یا رویه‌ای (Procedural) که در آنها موسیقی به صورت خطی و از یک نقطه زمانی به نقطه دیگر پیش می‌رود، تنظیم شیءگرا موسیقی را به عنوان سازمان‌دهی مجموعه‌ای از واحدهای مجزا به نام «اشیاء» (Objects) در نظر می‌گیرد.

  • تعریف اشیاء صوتی: در این مدل، عناصر صوتی می‌توانند به عنوان اشیائی کنترل و دستکاری شوند. این اشیاء می‌توانند شامل بخش‌های مختلفی باشند، از جمله:
    • قطعات صوتی (Audio clips)
    • الگوهای ریتمیک (Rhythmic patterns)
    • ملودی‌ها یا آکوردها (Melodies or chords)
    • زنجیره‌های افکت‌های صوتی (مانند تأخیر یا دیلی)
  • ویژگی‌های شیءگرایی: این رویکرد از اصول برنامه‌نویسی شیءگرا (OOP) الهام می‌گیرد، مانند «وراثت» (Inheritance) و «چندریختی» (Polymorphism). این به آهنگساز اجازه می‌دهد تا ساختارهای سطح پایین (مانند نت‌ها) را درون یک شیء سطح بالاتر (مانند یک موتیف یا ژست صوتی) کپسوله کند و ویژگی‌های آن را در طول قطعه تغییر دهد.
  • انعطاف‌پذیری در ویرایش: برخی نرم‌افزارهای ایستگاه کار صوتی دیجیتال (DAW) مانند سمپلیتود (Samplitude) از ویرایش شیءگرا استفاده می‌کنند که به کاربر اجازه می‌دهد بدون دستکاری فایل اصلی صدا، آن را پردازش، برش یا جابجا کند.

واقع سبک ما در بیان نمادین نشانه های مد نظرمان است.تنظیم حرکت گذاری صحیح اجزا در نمایش سطح رسانه را نیز شامل میشود.یک تجربه ی جدید بر مسیرهای تجربه شده از گذشته ی کاری که صورت گرفته است و هدف آن جلب ویژگی ها و جذابیت های حسی در ترکیب شدن شکل و معنا در ابعاد احساسات میباشد. #تنظیم مسیر عبور یک خیال واقعی تر و عمومی تر از احساسات تخیلی درونی است ، بنابراین اگر با محتوای خوب از قبل ، تغذیه نشده باشد ، تنها یک روکش فریب کارانه را از هویت هنر بر ما آشکار میسازد.البته در ساخت های کلامی ، تنظیم موسیقی به تنهایی یک روال نیست و اجرای زنده تر که با خواننده جایگاهی برجسته پیدا میکند ، بسته به فنون اجرا رنگ و فهم دیگری به خود میگیرد.در ادامه با معرفی انواع سبک های شعری و موسیقی در مناسبات تنظیمی آنها بیشتر به بحث خواهیم پرداخت و البته به ابزار فهم این روابط نیز اشاراتی خواهیم کرد.

اسطورگان اندیشه رپ فارس

اسطورگان اندیشه رپ فارس

هیچکس

خالق جریان #رپ_فارس یا همان هیپ هاپ فارسی سبک:گنگ لحن:#کوچه_بازاری رپر #سیاسی_اجتماعی ،که با تکیه بر دانش به محوریت خیابان به عنوان عامه ترین لحن همه سطح پسند کار خودش را شروع کرد و آگاهی دادن به جامعه را محور صحبت های خود قرار میدهد.

بهرام_نورایی

کناره گیری از جریان خیابانی رپ رپ را بر خلاف هیچ کس از عمق خیابان ها به درون کشید و معتقد بود که برای داشتن افراد سالم در جامعه ،تغیرات را باید با افکار نو به نتیجه رساند و به جای آگاهی بخشی باید آموزش فکر کردن و فکر ساختن را ملاک و سنگ جنبش هیپ هاپ قرار داد.(آگاهی سازی)

علی_سورنا

بازگشت به خیابان شخصیتی دانا و حکیم که قلم بهرام را به خیابان های هیچ کس روانه کرده است.سورنا با آگاه سازی اتفاقات از چرخه روزگار ،حقیقت را از تجربه انسان فراتر نمیداند و آموزش درک کردن را تفهیم کار خود میکند.

تکست نویسی (سری جدید)

عنصر فی البداهه شروین پاکزاد

 

تا به امروز (در طول این سه سال ) به بسیاری از جنبه های عملی و تئوری مربوط به ساختار یک تکست رپ و زوایای پنهان تکنیکی از جریان #ریتم و #قافیه تا پهلو گرفتن کلمات در #سبک های گوناگون بسیار نوشتیم و امید است تا توانسته بوده باشیم در درک هر چه بیشتر عالم شعر از هر لحاظ موثر اقدام بکنیم. اما اکثریت #رپرهای_خیابانی از جمله خود من و عموما اندر گرند ، که با لذت شعر در عنصر فی البداهه و بیان لحظه ای کلمات آشنایی دارند ، تکست نویسی را نوعا از ترکیب همان شکل و اندام های فی البداهه ای آن میدانند که تماما با اقبال #هنرمند و خاصیت ذهنی او تطابق دارد.حضور ذهنی در عنصر فی البداهه به توانایی ذهن رپر در تفکیک و دسته بندی حافظه در هر لحظه و در هر حالتی از بیان کمک میکند.ضمن آنکه رپر فرصتی پیدا میکند تا کلمات را در لحن به کار بگیرد و از پس همین بیان معنایی و هجایی ، #فلو و یا ریتم آهنگ را در نهایت فهم بر جان جریان بنشاند که البته بهترین طریق ورود به جریان نوشتن نیز میباشد. تمرین رپینگ فی البداهه ، ذهن شما را از انواع ابزار قلمی و کاغذی که محدود کننده ی شکل تمایلات و جنبش های پنهان ذهنی هستند ، رها میکند و به شما قدرت لمس حقیقت تجربه شده را در زبان جاریه میدهد.در این تمرین شما با قدرت فکر در لحظه آنچنان درگیر میشوید که منجرب به حضور لحظه ای چندین گروه کلمه در ذهن شما برای پیشرفت ادامه در آنچه که گفته شده است به وجود میاورد و البته یک نشانه ی خوب از زندگی رپر در قاب فرهنگ هیپ هاپ نیز میباشد.خصوصا در جمع های دوستانه تا حدودی این اتفاق موجب پیشرفت در بیان و تشویق از سوی دیگران میشود.

اخطار آگاهی

#اخطار_آگاهی به شما #هنرمندان توصیه میکنم که برای خود رسانه تشکیل بدهید و فارغ از اندازه و وسعت آن ، به نشر آثار خود مشغول شوید.با هم بیشتر در ارتباط باشید و اگر از این کار پرهیز کنید ،به زودی #ناهنرمندان ، جایی برای وجود هنر هم باقی نمی گذارند.

 

شروین پاکزاد

رسانه هنری (1)

در جهان امروز #رسانه یک تکنیک ، فن ،قدرت ، سرمایه و امری #تکنولوژیک محسوب میشود.رسانه یک سطح پیشرفته و هوشمند است که عاملی آن را هدایت میکند.این سطح از طریق یک یا چند کانال میانی با فشرده سازی سطوح سخت و نرم افزاری فراوانی از داده های تعین شده ای عبور کرده و فراورده های هدف گذاری شده را به جهان بیرون از خودش پرتاب میکند. بحث ما که پیرامون اثر هنری و پتانسیل رسانه شدن آن از طریق سطحی که در حال نمایش آن است ، به شکل کاملی به این واقعیت اشاره دارد که در هنر ، اثر هنری همان سطح گفته شده در تعریف یک رسانه را دارد.رسانه ای که مقصد آن با نزدیک ترین حالات درونی ما ارتباط برقرار میکند ، تاثیر خودش را بر ما میگذارد و همچنین خاصیت خودش را در ما نگه میدارد. پس #هنرمند ، همزمان که مشغول خلق اثر هنری خود میشود ، ترتیب یک رسانه ی عالی را میدهد.رسانه ای که نه زمان دارد و نه مکان و در هر مکان و زمانی اعتبار دارد.البته بیشترین بخش پردازش رسانه در ید اتفاقاتی میباشد که در سیر ساخت یک حجم هنری به وجود میآید و برای مثال همان اندیشه ای که از زبان نشانه های هنری به شکل می رسند ، خوانش رسانه را ایجاد میکنند که در آینده به تک تک این عوامل در شکل گیری یک رسانه هنری اشاره خواهیم داشت.

بی نهایت در شکاف کلمه

وقتی به قصد نوشتن وارد موضوعی از جنس حالات و اتفاقات میشویم ، بستری از جهان های خیالی به سر آغاز تفکر هنری در شتاب دادن به تفاوت ها ، بحث ها و نگاه های زیرکانه ی شاعری به عالم مطلق و ذهنی و تجربه ، شکل میگیرد که باید به آن فرصت پاسخ گویی فراوان در سه عالم گفته شده را داد تا از شر واژگان حجاب انداز راحت شویم. در شعر ، یک زندگی کامل را باید تجربه کرد .البته نباید وقت خودمان را صرف چیزهای فراوان کنیم ، بلکه باید به شکلی هنرمندانه شگفتی و کمال آفرینش را به بار بیاوریم.امید به تغیر هر آستانه و جلو رفت بیشتر در این تجربه باید به یقین های ما نزدیک و نزدیک تر شود تا با خیال باوری هنرمندانه جمال اوصاف و اوهام را به داخل کلمه بسپاریم.کلمه شعر را ادامه نمیدهد ، بلکه به جهانی دیگر باز می شود و انتظار جهان بعدی بوی آگاهی را پیش پیش میفهمد.این دویدن در احساس شعر همواره در حرکت است و ساکن وجود مجسم شده در پیکر کلمات است .

سلفامین

خاکستر هنری

به هر قیمتی میتوان از اندک هنری هم ، هنر ژورنالیستی یا دید رو تهیه کرد و با مثلا یک فیت پر آوازه ، نام و نشانی از میان دیگرمدعیان ساخت و به قولی، 'تلاشی برای بیشتر مهم بودن' کرد.اما احساس #زیباشناختی یا تجربه ای که در دستانت به لودگی از دست میرود ، چیزی نیست که به خاطر احساس کور نداشته ات به دست آمده باشد.هنر فکر ساختن است و به مصالح ذهنی شما به شدت وابسته است و نه اصلا به اوضاع جیبتان.بکوشید تا موثر به ساختن چیزی مشغول شوید و برای مسیرتان ، بیش از هر چیزی در امتداد مسیر اهمیت قائل باشید .ذهن و روح خود را از فکر جای فراموش شدنی دور نگه دارید و با چشم ابدیت به جریان شکل در هنرتان بپردازید.چیزی که حتی یک نسل بعد از شما نیز با خاطره ی اثر هنری از آن تعریف شود . محتوای خوب ضامن از دست نرفتن هنر است و لطفا با `بی مایگی اثر ' ،لا اقل نام هنر را بد نکنیم.

خاکستر هنری

دولت آگاهی

 

به پرسش گذاشتن #هنر_آگاهی ست .به فکر تصمیم فرو رفتن #فرصت_آگاهی و به هر چیزی دریافتن #نمود_آگاهی ست . در جهانی که مشکل است تا از کسی بتوان تجربه ای را پرسید ، آگاهی تا چه میزان ارزش دارد ؟ /ما چقدر میدانیم ؟/همه ی نیاز ما به #آگاهی چقدر زیاد است ؟ ؛ من میبینم هر کسی خود را #آگاه می پندارد ، ولی وقتی از او می پرسم به چه #آگاهی ؟ ، در جواب تنها چند دلیل کوته ساخته از ذهن خودش را نشانم میدهد . پس من بیشتر میدانم که هیچ آگاهی بین ما وجود ندارد و در میابم که کج فهمی ، خرافات و نفهمی های فراوانی ذهن افراد جامعه ی من را تسخیر راست و دروغ های مصلحتی فراوان دیگری کرده است . رسانه های فراوانی نیز وجود دارند که با وعده ی ساخت موسیقی برای #هنرمند ، پستان خرفتی او را با یک لبخند ملیح می‌ دوشند و به خاطر تنها پول او ، چشم بر محتوای مرض آلود او میبندند و به او به به و چه چه میزنند. همه ی اینهمه اتفاق بد فقط و فقط به دلیل نبود مقدار قابل توجهی از آگاهی و ندانستی های زیاد هنرمندان بی فروغ ماست .اگر ما #هنرمندان صرفا بخاطر چهره شدن ، آتش به هنر مان نمیزدیم و زبان منتقدان را سرخ میکردیم تا دیگر گزافه نگویند و به قولی هنر خود را به هر قیمتی در مسیر کثیف #خط_زرد ، نمیسپردیم امروز در آوازه ی بهتری به سر میبردیم و از این نفرت با حسرت یاد نمیکردیم !

سلفامین

پهنای تفکر موسیقایی

#پهنای_تفکر_موسیقایی

نویسنده :شروین پاکزاد

@Solfamin

#آگاهی و عضوی از #اتحاد_سفید

جهان فیزیکی که توام با حرکت فرم های صوتی در متافیزیک محصول میافریند ، ثابت میکند که در ذهنیت #هنرمند جهان طبیعت یا ایده عالی وجود دارد که سر منشا همه ی آن همه نظم و شگفتی ایست که او در آن ممارست میکند تا قانونی از جنس خاصی در مورد محدودی در کالبد مشخصی و در ژست متمایزی بر جان صدا فرود بیاورد و تماما این عقل را از سوی شما در ظرف های درونیش جا بدهد یا اصطلاحا "صدا بار بیاید " . در تمام این مدت زمان شما تنها مشغول معماری نقاشی شعر ذهنتان بوده اید .ارجعیت هنر موسیقی بر سایر هنر های دیگر در این گفتار به کاملی روشن است .پس بنابراین بهترین هنرمندان موسیقی ، بهترین معماران و از بهترین نقاشان و از بهترین شاعران اند که البته زبان نشانه ی آن نیز در کمال خودش شکل گرفته است . نظام تئوریک موسیقی یکی از بزرگترین شاهکارهای هنری محسوب میشود . در کمتر هنری شما با این چنین علم دقیقی میتوانید نشانه ها را مو به مو ادا و اجرا بکنید.هنر فرصت کشف تکنولوژی را نیز میدهد.فرصتی برای خلق سطوح بیشتر و فشرده سازی های به دلخواه گوناگون در سبک های متفاوت.سخت افزار ها و نرم افزار های موسیقایی تنها ابزار این امر تکنولوژیک محسوب میشوند، اما مهارت کشف عمق بیشتر از مفهوم ترکیب ابزار با یکدیگر بر عهده ی خود شماست.در مسیر خلق هنری میتوان تاریخ های چند گانه اصطلاحا ایجاد نمود و نتیجه ی هر دور از تجربه را در اصلاح مداوم به سمت ایده ی مورد نظر تحریک کرد و در ژست بیشتر فرو رفت اما باور هنرمند اعتراضی در مطلق ترین آرمان های بشری و در سینه ی عدالت مطلق که آیینه ی نور جهانیست شکل و تاب میگیرد و قانونش بر آمده از نیاز ذاتی انسان است به هنر !

نسل در ادبیات رپ

نسل در ادبیات رپ (شماره2)

قسمت اول: https://telegram.me/solfamin/1192

بر خلاف ظاهر و سخاوتمندی (به ظاهر بعضی از عزیزان جریان رپ فارس که از جریانی موسوم به #حمایت دم میزنند)،ماهیت واقعی این عمل با رفتاری که از آنها میبینیم و میشنویم کاملا متفاوت است، تور #حمایتی یکی از طرح های رپرهای پایتخت با شعار حمایت از رپر های بااستعداد نسل های دو و سه راه اندازی شد،بیش از هر چیز این یک #باند بازیست، یا همان مافیای #رپ. مافیایی که قصد دارد تنها یک پوشاله تو خالی از هیپ هاپ در موسیقی رپ فارس باقی بماند و اصول حرفه ای #اعتراضی هیپ هاپ را بر اندازد، باند بازی از گذشته در رپ فارس وجود داشته است و متاسفانه امروز بسیاری را غل و زنجیر کرده است. فشار از بالای این سیستم به حدی رسیده است که درگیری به روشنی میان رپر های نسل اول شکل گرفته است، احساس برتری، بهتری و قدرتمند بودن وجودشان را فرا گرفته است و به جای اینکه به خواست های اجتماعی، مدنی روشن فکران و بحران های شدید آحاد ملت رسیدگی کنند،بر مشکلات رپ فارس میافزایند، به راحتی شخصیت یکدیگر را با یک شعور پایین تخریب میکنند(مانند یکی از رپرهای خوب کشورمان که کمتر از وی حاشیه دیده میشد اما ...) و با این کار طرفدارانشان را جریحه دار کرده، کینه و دشمنی را بین علاقه مندان هیپ هاپ فارسی به وجود میاورند و در نهایت سر از جایی در میاورند که دیگر چیزی به نام رپ فارس وجود نداشته باشد و امثال خالطور ها بازارش را گرم نگه دارند. حاشا آنکه شما رپر های نسل یک ثابت کرده اید که هر کسی شایستگی الگو بودن ندارد و متوجه باشید که هیپ هاپ جریانیست برای فروپاشی ارزش ها، حتی اگر آن ارزش شما رپر های نسل اول باشید،

@solfamin

کانال شعر

شعر در وجود کلماتی که تابع احساسات آوایی ما هستند ، ابتدا به جنس میرسد و پس از ایده گرفتن از آن معنا ، وارد عالم ذهن میشود .این ورود به آزاد شدن حس تجربه در ذهنیت هنرمند و جمع شدن حواس او به یک یا چند عنصر از حضور تجربه منجرب میشود.دقت او با انحرافی که از معنای عالم واقع صورت میگیرد ، شکل خیالی را دارد که مرتبا در خیال دیگری پیدا میشود.تداخل از خیالی به خیال دیگر در مرکز ساخت آفرینشهایهنری ، همزمان با یک فشردگی در آمیخته میشود که کانال عبور تمام قسمت های فضا ، زمان در یک شعر محسوب میشود . این کانال چیزی شبیه هم خانواده شدن عبارات نزدیک است چه از بابت شکل و چه از حیث معنایی واژگان .در این اتفاق که معلوم نیست از کجای خیال های مجاور شعر بیرون بزند ، برش های متفاوتی در تجربه ایجاد میشود که به انتهای هر کدام از آن انتخاب ها، بی نهایت راه نرفته وجود دارد و مسیر آفرینش هنری را به کلی در گذرگاه دیگری میاندازد .این مساله نشان میدهد که در این جریان پر تلاطم ، چرا همواره خطر نیافریدن یا شکست در آفرینش هنری ، ممکن تر از هر حالتی ست و انحراف از ایده تا چه مقدار در نهایت زیاد میشود که البته در هنر جدید به چشم یک فرصت آفرینش واقعی به آن میشود معنا داد.

www.telegram.me/Solfamin

چگونه اینطور شدیم؟

چگونه اینطور شدیم!؟

پارت اول --

عقب افتادگی از جریان

جوامع امروزی بشری تغیرات زیادی نسبت به نسلهای قبل خود داشته است.این تغییرات گاه مثبت و منفی یکسری ظرفیتهایی را در افراد و جوامعشان تغییر داده یا به کلی بوجود آورده اند؛ ظرفیت هایی که قبل از این کسی در جامعه قابلیت پذیرش آنهارا نداشت. مسائلی مثل جنبش های آزادی خواهی، تفکرگرایی، آیین های خاص و نگرش های رادیکالی چیزی نیست که با نگاه به عقبهٔ خود آنهارا در میان تفکرات روزمره مردم ببینیم بطوریکه عادی تلقی شده و بحث سلیقه برای تبعیت از آنها در میان باشد. هرچند که باید در اینجا بگوییم که این مسائل امروزه هم بطور درست و متعادل در بین مردم نبوده و فرهنگسازی کلی و اعتدال در عقاید دو چیزی هستند که باید امروزه بیشتر تقویت بشوند. اما حداقل ظرفیت های جامعه آنرا در خود پذیرفته و در واقع امروزه بحث بین قبول و ردِ موجودیت آنها نیست بلکه برهمگان مشخص است که یکسری عقاید جدید در مورد حتی ریشه ای ترین باورها هم وجود دارد که میتوانند عادات را به کلی تغییر دهند و انسان امروز هرگز در برابر موجودیت عقیده ای مثل گیاهخواری مقاومتی نشان نمیدهد بلکه آنرا نوعی از آداب رژیمی شخصیتی موجود در جامعه میشناسد که خودش بعنوان یک فرد مستقل میتواند آنرا قبول کندو طبق آن غذا بخورد یا اینکه به رویهٔ خود ادامه دهد. هر سبک و ایدهٔ جدید نیاز به زمان دارد که حد اعتدال آن توسط بشر شناسایی شده و پس از مدتی به توازن خود برسد هرچند همیشه افرادی هستند که افراط یا تفریط یا خط مشی خود قرار داده و در باور خود پیشرفتی نمیکنند که این ناشی از عدم تمایل به تحجر و خودسازی در برابر ایده های جدید است. در واقع کسانی که به عقاید قدیمی خود چنگ میزنند و هیچگونه تغییر یا تعویضی برای آن قائل نیستند؛ مثل ماهی میمانند ک خود را به سنگهای کناره های آب رودخانه چسبانده و هرگز تمایل جدا شدن از آن و تن دادن به سراشیبی آبشار را ندارند پس هرگز شنا و زیست در آب زلال پایین آبشار را تجربه نخواهند کرد. نقطهٔ امنی که برای باورهایمان میسازیم گاهی به ضرر خودمان تمام میشود بدین صورت که ما افکار و سنت هایمان را در حصاری محافظت میکنیم و نمیگذاریم کوچکترین تغییری در آنها رخ دهد و تمام مدت زمانمان راصرف مراقبت از آن میکنیم غافل از آنکه با یک دهمِ این انرژی برا محافظت از کالاهای کهنه مان میتوان با افکار جدید و نو، همراهِ جریان جدید جوامع شد و چیزی را در درون خود نو کرد که بدون شک میتواند جرقه ای امیدبخش برای آینده روشن روبرویمان خواهد بود. همراهی کردن با آنچه که اتفاق میافتد و تطبیق دادن عقاید به مرور زمان، باعث آگاهی و فهم بیشتر فرد از اطراف خود شده که این موج مثبت در انتها به رشد افراد منجر میشود. حتی در بین افراد معمولی هم این عقیده جاریست که هرکسی باید خود را با شرایط تطبیق دهد و علاوه بر حفظ ویژگی های خاص فردی، چیزی را که جامعه با آن هماهنگی میکند را بپذیرد. قسمتی از شخصیت هر فرد در بین افراد جامعه بستگی به همهٔ آن چیزی دارد که فرد از خود به نمایش گذاشته است و اگر همین فرد، با تغییری که در جامعه بنا شده و بقیه آنرا پذیرفته اند همراه نباشد؛ در ارتباطات خود و همراهی و همزیستی با افراد دیگر هم دچار مشکلات بزرگ و قابل توجهی خواهد شد و البته که این معضل حتی تا درون خانواده فرد هم پیش میرود بطوریکه ناهماهنگی عقیدتی فرد در ارتباط با امیال و اعمال اعضای خانواده باعث بروز ناهمفکری ها و مشجرات خانوادگی خواهدشد.حالا فرض کنید مشکل چقدر حاد تر میشود؛ وقتی این فرد در مقابله با کسانی قرار بگیرد که در شناسایی الگوهای جامعه ناتوان بوده و افراط در عقاید جدید را در پیش گرفته اند و به کل هرنوع ناهنجاری در رفتار خود را گردن تغییر نسلها و ارزشها میدانند!

 

www.telegram.me/Solfamin

 

فیگوراتیو (1)

#فیگوراتیو (1)

نویسنده : شروین پاکزاد

@Solfamin

گرچه هنر اساسا ، همیشه و در همه جا یک چیز است اما در همین تنوع خود همیشه دو نوع تمایل متفاوت از هم وجود داشته است که مخالف هم میباشند.یکی از آنها به خلق مستقیم زیبایی جهانی توجه دارد و دیگری به بیان فکر و تجربه ی انسان ! #فیگوراتیو در هنر موسیقی به بدنه و ساختار صوتی آهنگ کلام و ضرب در قاب فرم و رنگ صوتی اطلاق میشود.او می کوشد تا میان #عینیت و #ذهنیت موجود یک پیوند خوب و صمیمی برقرار کند و فکر و ایده ی هنرمند را از طریق یک فرم موسیقایی در جان صدا بنشاند و با تراش و مهار آن ،با اضافه کردن نقش روح در صوت ، به آزادی صوتی و شکل گیری فرم کمک بکند. پس در وادی #فیگوراتیو است که موسیقی شکلی از هنر های تجسمی را در خلق و پیدایش خود تجربه میکند ، یعنی آهنگسازی که به حالات خود چه از حافظه و چه از بیخبری دست یابد ، خودش را هر چه که باشد ،در قاب صدایی میبیند که پیش روی اوست و تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا وجودش را در آن اختیار کند و موجودی زنده و صاحب عقل و ایده که خاصیت خود تعین بخشی را دارد به وجود بیاورد.این اصالت که تنها در ید #هنرمند باقی میماند ، کاوشی عمیق از سیر آفرینش های ترکیبی هنری به بار میآورد.لذا #تکنیک ، فن اجرای #ذهنیت خواسته یا ناخواسته ی ماست در قبال ایده ای که قرار است به اشیا (مثلا اصوات ) دیکته کنیم.

از بی خبری تا حاشیه

از بی خبری تا #حاشیه

نویسنده : شروین پاکزاد

@Solfamin

همه از چیزهای بی اهمیت بیشتر خوششان می‌آید . حتی در جریان سفید هم میشه رد پای #حاشیه رو دید ! بی تعارف بگم ، رسانه ای که ملاک عملکردش ، حوزه ی فعالیت #هنرمندان و پیرامون #اثر_هنری نچرخد در طیف زرد قرار دارد . این #آگاهی از آنجا می‌آید ، که هیچ کس از هنرمند در هنر نه آگاه تر است و نه میتواند ادعای #آگاهی تام بکند.لذا همانطور که در #حکومت_نخبگان نیز یاد آور شدم ، تا حد امکان از مطالعه ی آثار بی محتوای منتقدان چرب زبان دوری کنید و مطمئن باشید که هنر زبان نشانه ها ، بیان تجربه ها و شرح وقایع حال زندگی هنرمندانی ست که با هیچ قیمتی قابل سنجیدن نیستند.

زنده باد #هنرمند_سفید ،

درود بر شرافت مردان #آگاهی

هنرمند اندیشه

گسترش حیطه های هیپ هاپ مستلزم خلاقیت ها و سماجت فراوان است.از یک سو با جمع کثیری از رپر ها روبرو هستیم که مدعی هیپ هاپ هستند و از سوی دیگر با ذهن های بسته ای رو برو خواهید شد که پتانسیل فهمیدن این موضوع که میتوان به نحوی دیگر هم بستر اعتراضات خیابانی را گشود روبرو خواهید شد. "به خطر افتادن منافع"

 

اتحاد سفید

در دوران انقلاب آگاهی ، میتوان با جمع بستن توان رسانه ای به شکل صحیح البته ، جان تازه ای به مناسبات هنری میان هنرمندان و دیدگاه های گوناگون داد.من به شما می گویم که ما وارد این دوران شده ایم و تمام علائم نیز نشان دهنده ی همین موضوع هستند.نیاز به دیدگاه های جدید ، شرایط جدید و البته جنس همرمندان جدید.

شروین پاکزاد

www.telegram.me/Solfamin

آیین هیپ هاپ

#کائنات و #عشق هر دومظهر وجودی بی همتا در نامی #نیک هستند و من بی همتا در جستجوی #حقیقت به هر دو میبالم، جاویدان در #ذهن و روح اعصار بر خوشه ای از ذهنیت بلندی و سختی کوه ها و سخره ها! اما بجستجوی حقیقت تپه های #سبز ،هر چه بیشتر میروییدند ،بیشتر میدیدم 

آیین هیپ هاپ

Mr Beat

Solfamin

خطوط برجسته

#خطوط_برجسته

 

در ناامیدی سیاسی، احساس فقدان یا شکست از این‌جا می‌آید که درمی‌یابیم در جهانی به‌شدت ناعادلانه زندگی می‌کنیم، جهانی که دهشتِ جنگ آن را تعریف می‌کند؛ جهانی که در آن، به قول داستایفسکی، خون به سرخوشانه‌ترین راه ریخته می‌شود.این جمله ی سایمون کریچی به من یاد آوری میکند که قرارداد های هیچ قدرتی نمی تواند دائمی باشند و هر بیانی از من گرفتار همین دیوانگی ست. ما می آموزیم که جهان را تاریخی ببینیم و این آگاهی به نفع خاندان تاریخ رقم خواهد خورد. 

Solfamin

سلفامین

رسانه آموزشی سلفامین

بزنگاه من

#بزنگاه_من قلم در دست بگیرید دوستان ! وقتی خیلی ها با قلدری تمام میخواهند نه ایرانی باشد و نه ایرانی ای ، ما خودمان باید تصمیم بگیریم و به انتخاب مان آگاه شویم.#تروریسم محکوم است .#جنگ محکوم است. ایران ما تنها نیست.ملت ایران اینبار به هنرمندانش می بالد که میخواهند صدای قدرتها را خفه کنند و پیام آور صلح و آزادی ملتشان در سراسر جهان باشند. #بزنگاه هیپ هاپ امروز است .همه در پشت هم باید به اندیشه هایمان نگاه بدهیم و هزاره ی سوم را به نام خودمان بزنیم.

#زنده_باد_وطن و

#هنرمندان_و_سربازان_وطن

www.telegram.me/Solfamin

 

حکومت نخبگان ۷

 

آهنگسازی که با شروع خطوط صدا ، فرم صوتی به جا میگذارد ، در پشت آن جبهه #بیان میگیرد.بیان او شکلی از مسیرهای حسی مختلف است که تابع همه ی آنها منحنی زمان میباشد . موصوع بحث ما حرکت است و محل آن #حافظه_پیانو رل اف ال استودیو .قرار ما این است که بگوییم بیان موسیقی صرفا یک حرکت صوتی در مقیاس فیزیک است ، یعنی زمان و مکان ، صدا در زمان حرکت دارد.شمارنده ی آن سعی دارد تا با شمردن پیاپی ضربه هایی ،یک نظم نسبی به نام وزن را تداعی کند . از آن به بعد طول هر صدا میشود عددی که رقم آن به اندازه ی تعداد ضربه هاست .در پیانو رل ، صدا با مستطیل های پشت همی ،کشیده میشود . اگر شما در هر میزان یک نت کشیده قرار بدهید ، پس از چند میزان ، یک بافت طنابی شکل به وجود میآید که موجی بین آن است .اگر نسبت به نت نخست و پایان خطی بگیریم ، جمع آنها رخ موجی به صدا داده است ؛ در آغاز ساخت یک اثر ، شما هم میتوانید در روح خود فکر بکنید و هم میتوانید در یک صدای کشیده شده فکر بکنید و به آن شکل و موج بدهید تا خودش زبان پیدا کند و به اندازه ی وجودش بیان کند . مسیر دوم سر اغاز مسیر تجربه گرایی و هنر خود به خودی میباشد ، چرا که شما را به فکر صدا فرو میبرد و میخواهد که سهم بیانش را از بینش و اندیشه ی شما بستاند . پس هنر شما را شروع به تخلیه و از خود آگاهی شما عبور میکند تا مستقیما جذب تاریخ شما در حافظه شود.مشخص است که این پاسخ متفاوت است از هر پاسخی در تاریخ و تجربه ی آن صرف ساخت ذهنیت در صدا میشود.بگذارید امواج به شما برسند و حجمی بزرگ از موج ها به هم برسند.در آینده خواهیم فهمید که چطور با تراشیدن این پیکره ، هنر #فیگوراسیون ساخته میشود .

حکومت نخبگان ۶

 

مفهوم شکست در آفرینش هنری ، ارج و قرب بالایی دارد . در روند واقعی یک ساخت هنری ، امکان دارد شما با شکست سنگینی مواجه شوید و آفرینش معیوبی به بار بیاورید . در این حالت ابدا جای افسوس وجود ندارد ، زیرا شما از این تجربه ی خود درس بزرگی خواهید گرفت که تا ابد توشه ی راه شما باقی خواهد ماند . درگیر آگاهی از بی خبری بودن ، بیشتر شما را در پیشامد شکست قرار میدهد و البته تمام لذت هنر به زندگی کردن لابلای همین تجربه های شگفت انگیز است . در جریان ناخود‌آگاهی ، گر چه آگاهی از بیخبری به ما میرسد اما اگر ذهن ما به ابزار قوی ای تجهیز شده باشد ، میتواند ، فرم خبر را به شکل مطلوبی تغیر بدهد ، پس تا میتوانید ذهن خود را ابزار پذیر کنید و به خلاقیت های ذهنی خود ایمان بیشتری داشته باشید .