تا حد زیادی میتوان به گفته ها و نوشته های هیپ هاپی ، نه تنها در قاب هنر که در معادلات زندگی حساب باز کرد .من کاملا ایمان دارم که هیپ هاپ ، انباشته ای از تمام تجربه های وجود انسانی و موجودی عقلانی ست که به آگاهی و خود آگاهی رسیده است .میتواند خیال بورزد و زبان خود را به کار بگیرد تا صاحب آزادی و اختیار شود.هیپ هاپ تمام زندگی ، تمام تاریخ و تمام اراده من در تشخیص تناسب اراده و گفتمان آزادیهاست.
بر خلاف سنت مرسوم در قوانین شهری ، که قانون تماما در تلاش برای آشکار شدن حس آزادی ست ، هیپ هاپ به من اشاره میکند که آزادی برابر آزادیست و هیچ آلترناتیوی ندارد.هیپ هاپ به من در کسب اندیشه کمک میکند اما برای خلاصی من از این آزادی قانونی که به عکس در من ایجاد زندان میکند ، سعی در توان مند شدن اراده من دارد.راستی که تمام ایده های من در اراده من است .هیپ هاپ معتقد است که آزادی در کسب انتخاب های منفعتی ، از دست میرود و عقل انسان را به کل مختل کرده و از او شبه انسانی اسیر در بند بار میاورد .همچنین هیپ هاپ میگوید که از اراده ، قدرت های فراوانی خلق میشوند که یکی پس از دیگری در گوشه گوشه ذهن من رشد میکنند .فکر به فکر میتوان از هیپ هاپ طلب پاسخ کرد که این نشان از این است که بر هیپ هاپ عقل حاکم است و ظاهر با وقار آن جذابیت فکری دارد .به همین خاطر اعتماد به نفس کسانی که با نگرش هیپ هاپ زندگی میکنند ، بالا و پایدار میماند و متناسب با اراده فرد بیشتر هم میشود .