هر کلمه ای که بیش از یک #هجا داشته باشه ،یکی از هجا های آن با اندکی تغیر در صدا اجا میشود که بهش میگیم تاکید یا تکیه.در واقعیت هم اینو لمس کردیم.وقتی یک کلمه رو شما تلفظ میکنید همه هیجا ها (سیلاب ها) های اون به یک وضوح و برجستگی ادا نمیشوند یکی از هجا ها برجسته تر ادا میشه.و همسن برجستگی باعق میشه ما فواصل بین هجایی را بهتر درک کنیم و کلمات جمله رو جدا جدا ادراک کنیم.پس این تکیه ها نقشی مهم در تفکیک کلمات از یک دیگر دارند.
در فارسی معیار امروزی ما تکیه اکثر کلمات بر روی هجا آخر کلمه قرار داره که میتونه نتیجه بحث بالامون هم باشه.چون به این اشاره کردیم که تکیه ها در جدا کردن کلمات از یکدیگر نقش دارند و یجورایی معنیش اینه که هجا ها ی تکیه دار در آخر کلمات قرار میگیرند.
مثال
علی به مدرسه رفت.
تکیه کلمه "علی" بر روی هجای "لی" میباشد
تکیه کلمه "مدرسه " بر روی هجای "سه" میباشد
در جملات و عبارات امری(تک کلمه ای) مثل برو ،بیا ،بشین ..و حتی در خطاب دادن اسم ها مانند حسن ،فریبا ،سیما و.. هجای اکید اول کلمه قرار میگیرد.
مثال:بخوان ،ببر،بدان و...
برخی کلمات هم هستند که صامت مصوتشون با هم برابره .در نتیجه تکیه خاصی ندارند.این جور کلمات رو اگز تکیه دار بخونیم میتونیم معنی های مختلفی بدست بیاریم .
مثلا "ماهی"
اگه تاکید روی "ما" باشه منظورمون "یک ماه"
اگه تاکید روی "هی"باشه منظورمون "حیوان آبزی"
که میتونه تفاوت معنایی بیاره و این تو خیلی از کلمات فارسی وجود داره و باید حواسمون به ادا کردن و اجرای کلمات باشه.
اما اینکه چطوری این تکیه ها رو تو خوندن نشون بدیم خب خیلی ساده است!
اگر صدامونو وقتی داریم وکال میکنیم در هجا های تاکیدی بالا تر ببریم برجستگی اون تو خط ریتم و ملودی بیشتر دیده میشه و به همین راحتی میشه حالت داد به خوندن که در واقع نیشه 50 درصد #فلو یا همون ریتم سازی.کلمات اینجوری به ریتم میافتند،با استفاده از تاکید درون کلمات