حکومت نخبگان قسمت ۱
هر موسیقیدانی که به دنبال پیدا کردن دریچه های تازه در فضای گفتگوی میان عناصر و ایجاد فرم های نوین امروزین میباشد به خوبی میداند که تاریخ هنر سیر آزادی است و این اتفاق را در کمال خودش ، یعنی آفرینش هنری به بار می آورد .هنر روح را از محدودیت های زبانی رها میسازاند و در قلب یک امر محسوس لذت ، الم ، نظم و دست آخر شگفتی را به نمایش میگذارد.برای نمونه او درد و رنج را نشانه ای از ضعف ، کاستی ، بی جان شدن و در نهایت تکرار شدن میداند.به ویژه آنکه ضرب های تکراری (نگاه کلاسیک) در موسیقی رپ ، تجربه ی زیباشناختی ما از آشفتگی و ناراحتی های روانی ست که به موجب آن کاستی ها و کمبود های دوران ها را در پی دارد .اینکه این ضرب های مریض یا احساسی زدگی ایجاد نکنند ناشی از بلوغ یک تفکر زیباست که به خوبی از عواطف مشترک در ضمیر ناخودآگاه جمعی انسان ها اطلاع داشته باشد .پس اگر بگوبیم اهنگ سازان باید جامعه شناسی هنر را خصوصا در ارتباط با فلسفه ی تکنولوژی (آینده ی جهان نزدیک ) از سر بگذرانند گزافه نگفته ایم . البته با افتخار زیاد در حال حاضر من پیشرفت و رقابت را بیشتر در میان آهنگسازان سبک میبینم تا رپر هایی که این روزها حرف هایشان متاسفانه چنگی به دل نمی زند و کلامشان از مدارات قدرت به جای مانده است .